( Emadoddin Karimian Ziarani ) عمادالدّین کریمیان زیارانی

وبلاگ شخصی؛ بیان دیدگاه‌های فرهنگی،سیاسی، اجتماعی و علمی

( Emadoddin Karimian Ziarani ) عمادالدّین کریمیان زیارانی

وبلاگ شخصی؛ بیان دیدگاه‌های فرهنگی،سیاسی، اجتماعی و علمی

( Emadoddin Karimian Ziarani ) عمادالدّین کریمیان زیارانی

سلام علیکم؛
من خس بی سر و پایم که به سیل افتادم
او که می رفت مرا هم به دل دریا برد
(بیتی از شعر علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه)
بعضی اوقات انسان تصور می‌کند در میان راه‌های بی‌شماری گرفتار است؛ همه چیز درهم و برهم است؛
کافیست نظری به خود بیفکند، متوجه می‌شود، ما هیچ بوده‌ایم، نبود‌ایم، اما آمده‌ایم، می‌رویم، مراقبت شده‌ایم و مراقبت می‌شویم،
در یک جریان مستمر و حرکت دائمی نیازهایمان مورد توجه قرار گرفته‌است،ا
گر غفلت نکنیم و اختیار و اراده‌مان به‌غیر نرود، راه آسان می‌نماید و همه‌چیز سهل و آسان می‌شود.
دلت تو‌ را به سمتی که باید، می‌کشاند. راه بر تو روشن می‌شود؛ این همان نقطه است:
والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا،
کسانی‌که در راه ما جهاد و کوشش کنند،قطعاً هدایت می‌کنیم آنان را.

تصویر زیر : مصاحبه مجله شاهد(شاهد کودکان شماره 18-پانزدهم اردیبهشت 1361) در بیمارستان سمیه(نامداران) واقع در تهران خیابان طالقانی خیابان سمیه،در ایام تعطیلات نوروزی سال 1361(سن من‌را بطور صحیح درج نکرده‌اند به‌طور دقیق متولد 25 دی 1346 هجری شمسی‌ام ؛ 15 ساله بودم)

مجله‌ی شاهد کودکان

مجله شاهد کودکان

تصاویر زیر:

در سال 1361 مجددا به جبهه اعزام و در واحد تخریب تیپ علی ابن ابیطالب همراه با شهید امیر اسدی ،شهید غفاری،شهید حسین خلج و شهید رسول علی رؤیا و شهید خیرالله رادلان،شهید محرم مهدی و ....در مراحل مختلف عملیات رمضان شرکت داشتم که در مرداد ماه هنگام بعد از عبور از پاسگاه زید عراق در اثر ترکش از ناحیه سر به شدت مجروح شدم. تصویر زیر در بیمارستان سینا تهران گرفته شده است.

تصویر پایین در اردوگاه شهدای تخریب در کنار شهید امیر اسدی سال 1365 -1366

تصویر زیر احتمالا در چزابه  برای پاکسازی رفته بودیم هنگام خنثی کردن مین ضد تانک

 

تصویر پایین در کنار شهید صدیف شریفی در پادگان دوکوهه اندیمشک قبل از عملیات فتح المبین اسفند 1360

تصویر پایین در فاو سال 65 یا 66

تصور  زیر در نزدیکی اروند آموزش غواصی به با دوستان: شهید امیر اسدی، صادق آبادی، صلواتیان و.... با هم بودیم.

عکس پایین با شهید مصطفی جعفرپوریان در مسجد جامع خرمشهر سال 62 قبل از عملیات خیبر

تصویر زیر با  شهید حسین خلج از بچه های نظام آباد و عباس عبادی بچه های خ هاشمی تهران در سال 1361

تصویر زیر در منطقه پاسگاه زید عراق بعد از اولین مرحله از عملیات رمضان در کنار شهید خیرالله رادلان و شهید کیومرث فصیحی رامندی و شهید محرم مهدی و محسن درگاهی


تصویر زیر عکس زیبای شهید عزیر  و یار متبسم و بسیجی دلاور حجت الاسلام شهید علیرضا عاصمی مسئول تخریب قرارگاه

عکس زیر در سال 92 وقتی به مکه مشرف شدیم کاروانی از جانباز عزیز را دیدم و توفیق پیدا کردم با یکی از جانبازان که روی ویلچر قرار داشت عکس بگیرم. و این هم عکسی از میانسالی!

عکس از خودم


عکس زیر:از پپ به راست-محمدنژاد-حاج آقا شیرزاد-جعفرآبادی-کرمیان در اردوگاه شهدای تخریب

عکس زیرک با شهید محمدرضا صباغ و شهید محمدرضا محمدی وشهید آیت طاهری.....