امام بزرگوار می فرمودند که تخاصم در میان اهل بهشت راه ندارد . عزیز اگر به فضای حاکم بر جبهه های جنگ در دوران دفاع مقدس نظر کنی و روابط اجتماعی حاکم میان رزمندگان اسلام را ملاحظه کنی، مهربانی ، رفاقت و گذشت و عشق ورزی را خواهی یافت. در اینجا تخاصم جایی ندارد. "اشداء علی الکفار رحماء بینهم " حاکم است. "اعداء عدوک نفسک التی بین جنبیک " دشن اصلی است و همه در نبرد با او هستند . اگر عملیات میشد و سربازی از دشمن به اسارت در میآمد و ندای تسلیم سر میداد با او نیز مهربانی میشد، بر زخم او مرحم مینهادند ، اینجا هدف هدایت است. مبارزه با شیطان و پلیدی هاست، چه در من باشد و چه در تو و یا در او، فرقی نمیکند. ظلمت باید برود و نور بیاید. اینجا منطق، سلم است و سلام، صلح را میجوید.
بنابراین اگر گفتم جبهه قطعهای از بهشت بود تعجب نکن.
بسم الله الرحمن الرحیم
نور و ظلمت
زلال تر از آب، درخشنده تر از خورشید، کشتی نجات، مأمن و مأوای آدمیان و عالمیان- هر آنکه او را شناخت مأمن یافت- ایثار از او معنا گرفت. او در قله ی انسانیت، همان نفس مطمئنه ، که ارجعی الی ربّک در او تحقق یافت، شاید که گفت، کلام قاصر است او را بیان کند، باید که دل بیاید و اشک روان شود، باید از گلی که چشمان مرجعی عالی مقام را شفا داد پرسید: راز در کجاست؟ یا شاعری که سرود:
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا وچه ماتم است
را به مدد طلبید.