( Emadoddin Karimian Ziarani ) عمادالدّین کریمیان زیارانی

وبلاگ شخصی؛ بیان دیدگاه‌های فرهنگی،سیاسی، اجتماعی و علمی

( Emadoddin Karimian Ziarani ) عمادالدّین کریمیان زیارانی

وبلاگ شخصی؛ بیان دیدگاه‌های فرهنگی،سیاسی، اجتماعی و علمی

( Emadoddin Karimian Ziarani ) عمادالدّین کریمیان زیارانی

سلام علیکم؛
من خس بی سر و پایم که به سیل افتادم
او که می رفت مرا هم به دل دریا برد
(بیتی از شعر علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه)
بعضی اوقات انسان تصور می‌کند در میان راه‌های بی‌شماری گرفتار است؛ همه چیز درهم و برهم است؛
کافیست نظری به خود بیفکند، متوجه می‌شود، ما هیچ بوده‌ایم، نبود‌ایم، اما آمده‌ایم، می‌رویم، مراقبت شده‌ایم و مراقبت می‌شویم،
در یک جریان مستمر و حرکت دائمی نیازهایمان مورد توجه قرار گرفته‌است،ا
گر غفلت نکنیم و اختیار و اراده‌مان به‌غیر نرود، راه آسان می‌نماید و همه‌چیز سهل و آسان می‌شود.
دلت تو‌ را به سمتی که باید، می‌کشاند. راه بر تو روشن می‌شود؛ این همان نقطه است:
والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا،
کسانی‌که در راه ما جهاد و کوشش کنند،قطعاً هدایت می‌کنیم آنان را.

درسی از عاشورا و نهضت حسینی

بسم الله الرّحمن الرّحیم

اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ وَ وَلِیُّ لِمَنْ والاکُمْ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداکُمْ

         عاشورا  پیامی روشن دارد؛

رابطه‌ی دوستی و همراهی و «سلم»  با یاوران امام حق

و  دشمنی و بیزاری  و «حرب» با دشمنان امام حق؛

 

انسان آزاده نمی‌تواند نسبت به ظلم ظالمان بی‌تفاوت باشد. بی‌تفاوتی نسبت به ظلم و ستم یعنی سقوط از انسانیت و ظلم به بشر.

لذا مکتب عاشورا پیام روشنش، دشمنی با دشمنان خدا و دوستی با دوستان خداست. بی حکمت نیست که در زیارت عاشورا  توصیه شده‌است دو فراز از دعا را «یکصد مرتبه» تکرار کنیم  و نکته تأمل برانگیز آنست؛ قبل از اینکه یکصد مرتبه سلام و درود خود را نثار امام حسین علیه السلام و یارانش نماییم ،تأکید شده است که یکصد مرتبه لعن و نفرین بر ظالمان بفرستیم.(یعنی یکصد بار لعن و نفرین پیش از یکصد بار سلام و درود)آن جا که می گوییم:

صد مرتبه

اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ

 

خدایا لعنت کن نخستین ستمگری را که بزور گرفت حق محمد و آل محمد را و آخرین کسی که او را در این زور و ستم پیروی کرد

اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَهَ الَّتی جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَ شایَعَتْ وَ بایَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلی قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً

خدایا لعنت کن بر گروهی که پیکار کردند با حسین علیه السلام و همراهی کردند و پیمان بستند و از هم پیروی کردند برای کشتن آن حضرت خدایا لعنت کن همه آنها را

پس می گویی صد مرتبه

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ ی اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ

سلام بر تو ای ابا عبداللّه و بر روان‌هائی که فرود آمدند به آستانت ، بر تو از جانب من سلام خدا باد همیشه تا من زنده ام و برپا است شب و روز و قرار ندهد این زیارت را خداوند آخرین بار زیارت من از شما

اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

سلام بر حسین و بر علی بن الحسین و بر فرزندان حسین و بر اصحاب و یاران حسین

 

 

               اعلام نفرت و بیزاری و لعن نسبت به دشمنان خدا مقدم و پیش شرط دوستی با خدا و دوستان راه حق است.پیش شرط موحد بودن آن است که همه اله‌های مصنوع را طرد و نفی کنی تا دلت به یگانگی خدای متعال تسلیم شود.

 

             لعنت بر اولین کسانی که ظلم روا داشتند؛اولین ظلمی که در حق محمد و آل محمد (ص) روا شد کدام بود؟ وقتی در سقیفه عده‌ای مدار را چرخاندند و زاویه‌ای را پدید آوردند؛ بنای کجی را بنیان نهادند. رشد و گسترش آن انحراف، زمانی که تیر سه شعبه، گلوی علی اصغر را شکافت کاملاً نمایان شد. در سقیفه جماعتی گلوی علی(ع) را فشردند؛ زمانی که تفکر جاهلی برگشت و یکی گفت؛ پیامبر فرموده خلیفه باید از قریش باشد! آن روز اولین ضربه بر تقوا و کرامت انسانی فرود آمد! ممکن است کسی بگوید دموکراتیک عمل کردند! آری همان‌روز زاویه‌ای نمایان شد که افراد بصیر می‌فهمیدند به کجا ختم خواهد شد. سلطنت یزید و نظام سلطنتی معاویه، تداوم همین انحراف بود. شاید آن روز کسانی که در سقیفه حضور داشتند و یا حتی این انحراف را موجب شدند،از عواقب آگاه نبودند اما آن حرکتشان زمینه‌ی انحرافات بعدی شد.

 

        لعنت خدا بر کسانی‌که انحراف اولیه را ادامه دادند، باید به محض اطلاع از لغزش توبه می‌کردند و به مسیر صحیح بازمی‌گشتند اما اینکار را نکردند. وقتی در سال 43 هجری علی علیه السلام خلیفه شد همه همتش برای بازگرداندن حکومت و جامعه به مسیر صحیح بود ولی ضربتی به دست جاهلان بر فرق مبارکش فرود آمد و به او فرصت نداد تا تزویر را افشا و صراط مستقیم را حاکم  بر سیاست و جامعه گرداند.

 

        هر جریان که عَلَم حسینی برافرازد اما اقدام و عملش در جهت زدودن چهره‌ی زیبای صلح و سِلم حسینی باشد،جریانی انحرافی برای خشن نشان‌دادن چهره‌ی زیبای نهضت حسینی است و هر جریانی با پر رنگ کردن سِلم حسنی، حرب و برائت  و جهاد و قتال با کفار و ظالمان را حذف کند جریانی منافقانه برای انحراف نهضت حسینی است.

        آنانی که خود را مسلم و شیعه و حسینی معرفی می‌کنند اما از نفرین و لعنت و تبری از ظالمان خودداری می‌کنند در حقیقت حسینی نیستند و نمی‌توان آنان را موحد و مؤمن نامید.

 

        امروز که یزیدیان زمان،دستان ناپاکشان به خون مظلومین در اقصی نقاط جهان آلوده است و اسرائیل جنایتکار هر روز کودکان مظلوم را به قتل می‌رساند، و ولی فقیه بصیر، دشمنی و خباثت آمریکا و اسرائیل جنایتکار را همواره هشدار می‌هد، از هر گلویی که بانگ برآید ما با اسرائیل سر جنگ نداریم و ما را با جنایات آمریکا کاری نیست،حنجره‌اش حنجره‌ی شیطان است و در خدمت یزیدیان زمان؛ اگر منافقی نباشد که سر ستیز با حق دارد،دنیاطلب یا ترسویی است که شهادت مظلومانه‌ی فرزندان زهرا را مشاهده می‌کند و به تسبیح خود و یا شیخوخیتش دل خوش می‌دارد و به زعامت قوم و قبیله‌اش سرگرم است.

        در دنیای جدید ،هر کس با هر ادبیاتی خود را اصلاح طلب،مدرن و روشنفکر و نواندیش و ... هرچه بنامد و در مقابل ستم ستمگران و کشتار بی‌رحمانه‌ی مظلومان، دم بر نیاورد،تاریک اندیش جاهلی است که همان گفتمان جاهلی قبیله گرایانه را با عنوان ملی‌گرایی و یا سرمایه‌داری و یا توسعه‌گرایی و ... بازتولید می‌کند.

        خلاصه کلام اینکه،نهضت حسینی حمایت از مظلوم و مقابله با ظالم است.آزادگی لازمه‌اش،زیر بار ذلت نرفتن است. عاشورا فلسفه‌اش،زنده نگه‌داشتن راه اباعبدالله است. دست بیعت به نظام ظالمانه ندادن و مستهیل در جریان سلطه‌ی ظالمانه نشدن، دفاع جانانه از حق و حقیقت نمودن،دست سلم و صلح به سمت همه‌ی انسان‌ها گشودن،حتی به دشمن آب و طعام دادن، اما از سر رحمت با دشمن خیره سر به جهاد و قتال و مبارزه پرداختن، درسی است که از عاشورا می‌آموزیم. بنابراین؛با دشمنان امام حق می‌ستیزیم و آنان را دشمن می‌دانیم و با دوستان امام حق، دست مودّت را به گرمی می‌فشاریم و سلم و صلح ما با آنان است و مبارزه‌ی بی امانمان با ظالمان. و در این مکتب،شهادت در راه حق آروزی ماست.


  • امروز به زعم نگارنده این سطور؛ یکی از تهدیدات مهم انقلاب اسلامی؛انحراف از ماهیت حسینی و عاشورایی این حرکت است؛ جریانات سیاسی قدرت‌طلب،برای برتری بر حریفان سیاسی خود به ادبیات سیاسی «کاهش سطح تعارض با دشمنان» روی آورده‌اند،به ابهام گویی نسبت آرمان‌ها و اهداف مشخص انقلاب اسلامی دست می‌زنند. منافقانه خط سازش‌ناپذیر  و ظلم ستیزانه‌ی انقلاب اسلامی با نظام‌سلطه را تحریف نموده،به برجسته‌سازی بخشی‌هایی از دین و انقلاب که خوشایند نظام سلطه است می‌پردازد تا ادبیاتی فراگیر برای جذب همه‌ی انسان‌ها را (اعم از ظالم و مظلوم؛مؤمن و کافر) فراهم سازد. نظام سلطه از دین خنثی و انقلاب اسلامیِ مطیع نه تنها ناراحت نمی‌شود بلکه بسیار خرسند است؛زیرا مدارا و تسامح در مقابل سلطه‌گر و رضایت به سرنوشت حاکم در نظام سلطه،شرط ضروری برای حفظ و تداوم سلطه است و هر دین و آیینی که مروج این ادبیات باشد،مورد حمایت نظام ظالمانه است.
  • اینجاست که پیوندی شوم میان قدرت‌طلبان داخلی و قدرت‌های سلطه‌گر خارجی شکل می‌گیرد و وجود جریان دینی خنثی و سازشکار ، برای سلطه‌گر موهبتی عظیم است. تعجب نکنیم از اینکه چرا در فتنه 88  امکانات رسانه‌ای نظام سلطه با همه‌ی توان در جهت حمایت از جنبش به اصطلاح سبز  به میدان آمد. روزنه‌ی ورود را رهبران این جریان در اختیار نظام سلطه قرار داده‌بودند. منافع مشترکی تعریف شده بود؛ برای نظام استکباری «حذف گفتمان انقلابی و آمریکا ستیز» و تبدیل آن به «گفتمان سازش و مدارا» پیروزی بزرگی است.هرچند نظام سلطه به حفظ سازش‌کاران با پیشینه‌ی انقلابی نیز رضایت نمی‌دهد و حتماً در مراحل بعدی نسبت به حذف آن‌ها و حاکمیت سرسپردگان کامل و مطمئن مبادرت می‌ورزد. کسانی‌که دل در گرو همراهی و مساعدت دشمنان برای پیروزی بر رقیبان داخلی دارند بدانند فرماندهی سپاه با آنان خواهد بود اما از حکومت ری محروم می‌مانند(اشاره به وعده حکمت ری به ابن سعد). سنت الهی بر ناکامی حرکات منافقانه و مزوّرانه است.
  • امروز متأسفانه در ادبیات سیاسی و گفتمانی برخی از دولت مردان،این انحراف مشاهده می‌شود،نگاه خوش‌بینانه آن است که از سر غفلت رخ می‌دهد اما نگاه واقع‌بینانه برداشت دیگری را حکایت می‌کند؛زاویه انحراف پیداست،چاره‌ی کار بصیرت است.باید سخنان و عملکرد افراد را با حق بسنجیم . امروز ولی فقیه بصیر،راهنمایی  است که تأسی به فرامین او نجات بخش ماست.
  • به گوش جان بشنویم و عمل کنیم به فرمایش امام حسین علیه السلام که در ابتدای کتاب ارزش‌مند لمعات الحسین اثر علامه سیدمحمدحسین طهرانی آورده شده است:

از جمله‌ فرمایشات‌ حضرت‌ سیّد الشّهداء أبا عبدالله‌ الحسین ‌بن ‌علیّ ‌بن‌أبی‌طالب‌ علیهم‌ السّلام‌ است‌ که‌ روزی‌ به‌ عنوان‌ خطبه‌ برای‌ اصحاب‌ خود ایراد نمودند:

أَیُّهَا النَّاسُ! إنَّ اللَهَ مَا خَلَقَ خَلْقَ اللَهِ إلَّا لِیَعْرِفُوهُ؛ فَإذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ، وَاسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَه مَا سِواهُ.

فَقَالَ رَجُلٌ: یَابْنَ رَسُولِ اللَهِ! مَا مَعْرِفَه اللَهِ عَزَّ وَجَلَّ؟ فَقَالَ: مَعْرِفَه أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ، إمَامَهُ الَّذِی‌ یَجِبُ عَلَیْهِمْ طَاعَتُهُ

«ای‌ مردم‌! بدرستیکه‌ خداوند خلق‌ خود را نیافریده‌ است‌، مگر از برای‌ آنکه‌ به‌ او معرفت‌ و شناسائی‌ پیدا کنند.

پس‌ زمانیکه‌ او را بشناسند، در مقام‌ بندگی‌ و عبودیّت‌ او برمی‌آیند؛ و به‌ واسطه‌ عبادت‌ و بندگی‌ او از عبادت‌ و بندگی‌ غیر او از جمیع‌ ما سِوی‌ مُستغنی‌ می‌گردند.

در اینحال‌ مردی‌ گفت‌: ای‌ پسر رسول‌ خدا! معرفت‌ خداوند عزّوجلّ چیست‌؟

حضرت‌ فرمود: معرفت‌ و شناخت‌ اهل‌ هر زمان‌، امام‌ خود را که‌ واجب‌ است‌ از او اطاعت‌ و پیروی‌ نمایند.»

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی